شراب الطهورا برا آدمای قطره ظرفیتی مثل من میشه حل پازلی ساده

یه وقتایی هست که تو استارت کار رو نمیدونی و اونم نمیدونه

خوب پس اونم نمیتوونه تو رو درست راهنماییت کنه

پس باید تلاش کنی ببینی استارت کارت چه جوریه؛ تا شروع کنی

و یه وقتایی هست که اگرچه استارت کار رو تو نمیدونی ولی خوب اون میدونه

حالا سوال اینجا پیش میاد : آیا خوبه که اون تو رو در همون استارت نگه داره تا برا خودت چند صباحی ول بگیجی؟

یا نه بهتره اگه اون استارت رو میدونه درست راهنماییت کنه تا تو بیشتر بری جلو؟


نمیدونم ؟ میشه احتمال های زیادی مطرح کرد

اگه اون راهنماییت نمیکنه دوست داره تو عمقی یاد بگیری؟

اگه اون راهنماییت میکنه دوست داره تو بیشتر پیشرفت کنی؟

یا منفی به قضیه نگاه کنیم میشه

اگه اون راهنماییت نمیکنه دوست نداره چیزایی که خودش کلی براشون زحمت کشیده 2 ثانیه بده دست تو و تو فکر کنی که خیلی هلو بود؟

اگه اون راهنماییت میکنه دوست نداره تو عمقی یاد بگیری، میگه بزار ماهی رو بدم دستش ولی ماهیگیری یادش ندم؟

شاید بشه جورایه دیگه هم به قضیه نگاه کرد

ولی در نهایت به هر قصد و نیتی که اتفاقی بیفته چیزی که نهایتا به خود من انرژی زیادی میده

اینکه بتونم بفهمم که چه جوری باید کار کنم

به واقع میتونم بگم که خیلی وقتا که حالت مستی و مسرت عظیمی سراسر وجودم رو میگیره

وقتهایی هست که میتونم کاری رو درست انجام بدم البته تو درس و مشقم منظورمه

و البته به شدت برعکسشم در موردم صادقه




سکوتی زیبا

سکوتی دل انگیز

همراه با نسیمهای خنکی که مدام بوس بر تو میزنند

امروز حس آرامش عجیبی اینجا حاکم شده

دوست دارم پرواز کنم


Please help me

In the final step of your scientific life, suddenly you discover that you can not communicate with other peoples. It is a big trauma.

I do not know it is my fault  or I can find a criminal.

The fact is very bitter. I know that my brain is a language machine learning but I do not know why it could not work now.

It is the time of crying, a deep crying.

I am going to lose my Honor, please help me.

 

فرضیه جدیدم

فرض کن یه موجوداتی در هستی هستند که خیلی خیلی خیلی خیلی بزرگتر از ما هستن

اونا کره ها رو خیلی خیلی ریز کشف کردن

تونستن خیلی خیلی دقیق بشن و فهمیدن که مثلا در کره خودمون موجودات بسیار ریزی هستن

اونا ما رو با این کیفیتی که هستیم نمیبینن، یه چیز مجهولی از ما میبینن

گاهی ما رو در هوا شناسایی میکنن و گاه در زیر اقیانوس ها

ممکنه با مشاهدات خودشون بگن که ماها رفتار دوگانه موج - ذره داریم!

اونا میخوان رفتار ماها رو پیشگویی کنن

دانشمندانشون کلی تیوری در مورد ما دادن

مثلا فرض میکنن که ماها همه از نظر ماهیت مثل هم هستیم و تمیز ناپذیر

حالا مثلا میان میگن وقتی دو تا از ماها کنار هم باشن فلان میکنن و اگه سه تا از ماها کنار هم باشن فلان

و خلاصه کلی تلاش برای کشف ماها ...

و حالا فرض کن که داستانهایی که گفتم همش درست باشه

و ما خودامون میدونیم که ماها تمیزناپذیر نیستسم و هر کدوم از ماها به هیچ وجه مثل بقیه رفتار نمیکنن

ما میدونیم که هر یک از انسانها گرچه بعضی رفتاراشون شبیه همه ولی به هیچ وجه مثل هم نیستن و در موقعیت های مختلف رفتارهای غیرقابل پیش بینی از خودشون نشون میدن

حالا اگه با این اوصاف الکترونها رو در نظر بگیریم و بخوایم چنین تصویری در موردشون داشته باشیم

آیا قادر خواهیم بود اونا رو پیشگویی کنیم؟

اگه یه آدم حسابی بودم حتما یه فرضیه میدادم و تن همه دانشمندان رو با حرفام میلرزوندم

شاید درست باشه

چرا اصلا ماها فکر میکنیم که الکترونها تمیزناپذیرن و مثلا یه کارخونه تولید الکترون بوده و عین هم تمام هستی رو پر کرده از الکترون


زیبا بین باش

خوب یقینا و عمیقا اگه انسان مثبت اندیش باشی 

حتی از گوشی های تنگ و تاریک زندگی هم چنان زیبا صحبت خواهی کرد؛ که شنونده را به وجد آورد

پس انگار داستان موفقیت تو؛ داستان رسیدن  به خوشبختی تو این است که زیبا بین باشی

زیبا بین که شدی لازم نیست که زیبایی آب رو با دیدن موجهای پر تلاطم اقیانوس درک کنی

یک قطره آب برای تو کافی است

زیبا بین که شدی به هر چیز از دریچه زیبایی آن نگاه خواهی کرد

پس بیا خوشبختیت رو در دید خود به زندگی پیدا کن

خوشبختی همواره با توست، شاید تو او را محکوم به بی مهری دیدنت کرده ای