خودسازی و ...

دوباره برمیگردیم سر خط

خیلی سخته

هرجور که پیش میری دوباره به نقطه ای میرسی که به دلیل عملکرد نادرست سقوط میکنی 

دقیقا مثل بازی مار پله 

بالا بالا بالا و دوباره بیا پایین

راستش خودم هم دیگه از دست خودم عاجز و کلافه شدم چه برسه به بقیه ها...


امید داشته باش شاید فردا رنگیتر از حتی امروز است

چند روز پیش یه پیامک از طرف بهترین برام اومد که خیلی برام دلنشین بود:

" و هیچ کس نمیداند فردا چه به دست می آورد و هیچ کس نمی داند در چه سرزمینی می میرد"

به نظر من این جمله یعنی باید همیشه امیدوار بود چون هیچ کس بجز خدا از اینده با خبر نیست، شاید فردا زیبا باشد.

داوری

دو سه روز پیش یه مسابقه کشیدن قاصدک بین بچه های فامیل برگزار شد. خواهر منم یکی از شرکت کنندهاش بود.

انصافا خیلی داشت تلاش می کرد و کارش هم بسیار زیبا شد

روز مسابقه فرا رسید و داوری آغاز

دو تا از داورها معلم که چه عرض کنم دکترهای مملکت بودن

همونی که هدفش از اجرا مسابقه بالا بردن دقت مردم و مشاهده زیبایی موجود در بی نهایت بود متاسفانه در مقام داوری بسیار نازیبا عمل کرد.

و از اون بدتر داور دوم به دختر بچه خودش نمره عالی و به بقیه نمره خوب و یا اصلا غیر قابل قبول داد.

خیلی برام عجیب و باورنکردنی بود.

از اونروز خیلی به این فکر می کنم که نکنه منم به جایی برسم که نادرست قضاوت کنم و بخوام حق کسی رو بخورم.

واقعا حق خوری خیلی سخت و ترسناکه...