میخواستم حرف از تناقضها بزنم
گویی کسی در گوشم گفت: ساکت باش و تنها بگو خدایا شکر
پس تنها میگویم:
"خدایا شکر به خاطر همه چیز"
این روزها حرارت مهربانی هایی که از اطراف میگیرم، جانم را بسی تبدار کرده
میترسم، میترسم که شرمنده ی اینهمه مهربانی شوم
حالا میفهمم که چرا او کتاب وحیش را اینگونه زیبا آغاز کرده است
"به نام خداوند بخشنده و مهربان"
و چرا هر روز از ما خواسته شده که روزمان را با این عبارت آغاز و با آن به پایان رسانیم
شاید ...
این روزها حرارت مهربانی هایی که از اطراف میگیرم، جانم را بسی تبدار کرده
میترسم، میتریم که شرمنده ی اینهمه مهربانی شوم
حالا میفهمم که چرا او کتاب وحیش را اینگونه زیبا آغاز کرده است
"به نام خداوند بخشنده و مهربان"
و چرا هر روز از ما خواسته شده که روزمان را با این عبارت آغاز و با آن به پایان رسانیم
شاید ...