سبک بال

آنی ولی عظیم

آنی ولی بیکران

آنی ولی نفس گیر

لحظه های ولو کوتاهی که عشق از دل ویرانه ام  گذری میکند ...

.

.

.

شاید تنها اشک است که توان فهم این عظمت را دارد


رهایم نکن / من با وجود تو نفس میکشم

از دست دادن چیز یا فرد با ارزش تو زندگی خیلی سخته

بعضی وقتا که بیشتر فکر میکنم میبینم زندگی من با وجود برخی آدما هستش

که داره نفس میکشه

که خودم دارم نفس میکشم

به عشق اونا هستش که دارم زندگی میکنم

اگه اونا تو زندگیم نباشن شب و روزم رنگشون رو خواهند باخت

میترسم

میترسم رهام کنن




برای من نوشته گذشته ها گذشته :(

"نوشته رفته ای زیادم
نوشتم شمع رو به بادم"


نفس آزاد

خسته که شدی یه نفس آزاد حال میده

همیشه دوست داشتم نفس آزاد کشیدنم همراه گوش دادن به موسیقی مورد علاقه با صدای بلند و هم خوانی با اون باشه

...

احساس غریب قربت به وسعت تمام هستی در تنگنایی به نام "دل"