میدونم که خیلی سخته
ولی خوب ناممکن که نیست
اگه باهاش دوست واقعی بشم دیگه غصه ای برام نمیمونه
دیگه هیچ کس همپیدا نمیشه که حسودی کنه
هیچ کس
از ته ته دلم دوست دارم که عاشقش بشم و عاشقش بمونم تا آخر عمرم
کاش قبول کنه
کاش جواب رد بهم نده
فقط یه سوال؟
خدا کجای داستان قرار داره؟
اصلا یه سوال دیگه؟
به نظرت خدا خودشو قاطی بازی انسانها میکنه؟
دلم خیلی حرف داره
خیلی زیاد
ولی تنها بسنده میکنم به این شعر حضرت حافظ:
صبر کن حافظ به سختی روز و شب
عاقبت روزی بیابی کام را
وقتی بااااااااااید بخوابی و
خوابت نمیاااااااااااااااااااد
________________
بزار این دلخوشی همیشگی یاشه :)