فعلا کمی آرام

رسم روزگار  این جوریه که تنها باید چسبید به همین حالا، درست همین حالا

در همین نقطه ی حال زندگی کرد بدون فکر کردن به فردا و فرداهای دگر

امروز که به خیر گذشت، فردا رو هم می سپارمش به خدا

خدایا به خاطر امروز ممنونم

http://www.secrets-de-filles.fr/dev/wp-content/uploads/relaxation.jpg

کار دنیا...

بعضی روزا  چشاتو باز می کنی می بینی همه چیز تو هم پیچ خورد. مقالت ریجکت شد و دکتری بر باد رفت. همه زحمات چهار ساله با قضاوت های ناجوانمردانه کسانی که دم از علم می زنن ولی دانشمند نیستند.

انتظار بیشتری هم از این کره خاکی نمی شه داشت.

اختیار هیچ چیز دست خودت نیست، یه روز می دن و یه روز دیگه می گیرن

و هر روز تو باید دوباره و از سر شروع کنی با یه امید تازه تر

فعلا امیدی برای ساخت دوباره ندارم


"شاید فردا با نگاه شاپرکی جان دوباره بگیرم"


تاسف...

بعضی وقتا چیزهایی می بینی که پاک آشفتت می کنه

دورغ و دقل حتی در وبلاگ نویسی.

چند صباحی پیش تو جای دیگه ای می نوشتم بنابر دلایلی پاکش کردم

اونروز به طور تصادفی دیدم که کسی خودشو زده جای من و شروع به نگارش کرده

نوشتن بد نیست ولی چرا با نام دیگری؟

نمی دونم اصلا دوست ندارم در مورد مردم بد فکر کنم ولی گاهی همه چیر دست در دست هم می دن تا بد فکر کنی.


ولی نه من دوباره آیینه ها را نشان خواهم رفت.

پاکی در همان سرایی است که تو پشت به او کرده ای.

دوباره و از نو خواهم نوشت  ...

روزی که همه محاسباتت بهم میریزه

ازت سوال می کنه ؟ راستی نماز یعنی چی؟

راستی روزه چرا؟

راستی قرآن چیه؟

راستی چرا شما فالان کارو می کنید؟

راستی حجاب؟؟؟؟

.

.

.

.

و تو هیچ پاسخی برای توجیه او نداری!!!!

افسوس...

علم...

حضرت عیسی می فرمایند:


نگویید علم در آسمان است و چه کسی قادر خواهد بود به آسمان صعود نموده و آنرا بیاورد یا در دل


زمین است و چه کسی می تواند به اعماق زمین رفته و آن را بیاورد. بلکه علم در قلوب شما


سرشته شده است بیایید و در حضور حضرت حق به آداب ملائکه متادب شده و به اخلاق


صدیقین متخلق گردید تا علم حقیقی در جانتان آشکار شود و سر تا پای وجودتان را فرا گیرد.


(برگرفته از کتاب صراط سلوک)