خدایا شعور میخوام، خدایا از زندگی کردن در سیاهی هایی که خودم بوجود آوردم خسته شدم
خدایا از افت و خیزها، از یک لحظه در اوج بودن و هزار شب در تاریکی بودن خسته شدم
تا کی باید تنها شنید که عسل شیرینه؟ تا کی باید لب تشنه در پی آب دوید؟
تا کی باید در تاریکی ندید و زمین خورد؟
خدایا یعنی همه چیز تقصیر منه؟ تقصیر خود خودم؟؟؟
خدایا میگن حسودی بده ولی به بنده های خوبتون حسودیم میشه
خدایا ای کاش یه جوابی می دادین...