مگر دنیا صحنه بازی نیست؟

برام جالبه کسایی که برای هر چیزی و برای هر حس و حالی لغتی رو بهش نصب دادن، چه آدمهای باحالی بود

لغتی که در عین کوتاهی عظمتی رو در خودش جای میده

مثلا لغت  "دریا"، "اقیانوس"

مثلا لغت "آفتاب"

مثلا لغت "وجد"

و حالا فکر کن با این تفاسیر جمله "آفتاب به وجد آمده" چه مفهومی رو میتونه تو خودش داشته باشه

-----

آفتاب به وجد آمده، خواندن شناخت در مورد پازل او را به وجد آورده

تصور کن اگر روزی آفتاب بتواند خود پازل را حل کند چه خواهد شد

شاید تحملش برای جسم زمینی سهل  و آسان نباشد.

-----

مگر دنیا صحنه بازی نیست؟

بگزارید عاشقانه و شادمانه بازی کنیم.

نظرات 1 + ارسال نظر

آفتاب به وجد آمده!
عجب ترکیب زیبایی

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد